روانشناس خوب در تهران

۱۰. خطای شناختی بایدها
شخصی با خطای شناختی می بایست ها (Shoulds)، در معاش روزانه خویش، چهارچوب های کم آب و انعطاف ناپذیری دارااست که شغل را برای خویش شخص و اطرافیانش، دشوار می نماید. لغت ها بکار رفته بوسیله شخص که با واژه و کلمه “بایستی”، همدم می گردند، سبب تکوین قانون ها فرضی محکم و مشقت بار و غیر قابل تغییر و تحول در تامل روانشناس خوب در تهران وی می گردند.

نمونه: شخصی که فکرمیکند، همگی عموم بدون موقعیت خاص، غربت و قربت و هر واقعه دیگری، بایستی مدام راز وقت به قرار ها برسند دارنده خطای شناختی می بایست ها میباشد. این سوگیری شناختی، سبب ساز می گردد تا شخص از دیگرافراد به جهت مکث عصبانی گردیده و سایر افراد نیز، او‌را شخصی فاقد توان شعور، در لحاظ بگیرند. یا این که شخصی که با عبارت “تو می بایست شایسته ترین باشی”، استرس متعددی را به خویش زور می نماید.
۱۱. خطای شناختی دلیل احساساتی
خطای شناختی برهان احساساتی (Emotional reasoning)، یکی گونه های غلط های شناختی میباشد که سبب ساز توکل کردن بیشتراز حد اشخاص بر احساسات خویش میگردد. خطای شناختی برهان عاطفی، موجب میشود تا اشخاص، کلیه چیز را همخوانی بر احساسات خویش دانسته و به حقیقت، اعتنا کمتری می نمایند.

نمونه: یقین قاطعانه شخص، در زمینه‌ی این قضیه که امروز، رخداد بدی خواهد به‌زمین‌خورد، به این دلیل‌که شم اضطراب دارااست و اضطراب، ناشی از وقوع رویدادی نامطلوب میباشد، نماد از خطای شناختی برهان احساساتی می‌دهد.

۱۲. خطای شناختی در نظرنگرفتن جنبه های مثبت
خطای شناختی در نظرنگرفتن جنبه های مثبت (Discounting the positive)، که یک نوع از تحریف های شناختی و مشابه به خطای شناختی غربال خیالی میباشد، با این تفاوت که شخص در‌این حالت، جنبه های مثبت را نادیده نمی گیرد، بلکه آنان‌را تحت عنوان اموری بی عنایت در لحاظ می‌گیرد که بها چندانی ندارند.

نمونه: شخصی که تعریف و تمجید دیگرافراد را همخوانی بر واقعبت ندانسته و فکر میکند، این دیگر افراد میباشند که به وی لطف دارا هستند و وی آنقدر ها هم لایق تحسین وجود ندارد، سرگرم خطای شناختی در نظرنگرفتن جنبه های مثبت میباشد.

۱۳. خطای شناختی فیض گیری شتابزده
اشخاص با خطای شناختی از نوع فیض گیری شتابزده (jumping to conclusions)، سوای دقت به جزئیات اساسی و پیش بینی آحاد جوانب، درخصوص یک مسئله به‌سرعت سود گیری می نمایند. خطای شناختی سود گیری شتابزده، سبب ساز میگردد تا اکثر اوقات وضعیت ها و اتفاقات، به صورت منفی نظارت شوند.

نمونه: هنگامی همسر شخص، دیر به منزل میاید، سهیم معاش وی سوای پرسیدن ادله این ژرف اندیشی و توضیح نگرانی وی و به جهت خطای شناختی فیض گیری شتابزده، عصبانیت خویش را بروز داده و ذهن ها منفی اش را ذکر می نماید که ممکن میباشد حقیقت نداشته باشند.

۱۴. خطای شناختی هاله ای
خطای شناختی هاله ای (hallo effect) یا این که تاثیر هاله ای، یکی‌از اشکال اشتباه های شناختی میباشد که سبب ساز میگردد تا اشخاص با پیش بینی یک قسمت از شخصیت شخص یا این که یک حادثه در زمینه ی کلیت آن شخص یا این که واقعه، حیث مثبتی داشته باشند.

نمونه: کسانی که به جهت جالب بودن و خوشتیپ بودن یک شخص، اورا منظم، باادب و کریم و مهربان در لحاظ می‌گیرند، در حالی که ممکن میباشد در حقیقت، گوناگون باشد. این اشخاص سرگرم خطای شناختی هاله ای گردیده اند.

۱۵. خطای شناختی بزرگ نمایی و کوچکنمایی
یکی‌از اشکال خطاهای شناختی، خطای شناختی بزرگ نمایی و کوچکنمایی (maximize and minimize)، میباشد. این سوگیری شناختی، دربرگیرنده غلو ایرادات و روی داد های منفی و خرد نمایی روی داد های مثبت و خوشایند میباشد. شخص با خطای شناختی بزرگ نمایی و کوچکنمایی، اتفاقات مثبت را نادیده گرفته و آن‌ها‌را خرد می شمارد، در مقابل اتفاق افتاد های منفی را بیشتراز حد بلندمرتبه و معضل برانگیز میداند.

نمونه: خطای شناختی غلو و کوچکنمایی، مانند شخصی میباشد که توفیق در امتحان ورودی به دانش گاه گزینه عشق و علاقه اش را نادیده گرفته، ولی نمره بسیار تحت خویش در یک کدام از درس ها را بزرگ نمایی کرده و معضل برانگیز میداند.

رسیدگی بیشتر: نشخوار فکری چیست؟ علائم، علل، خودداری و معالجه

۱۶. خطای شناختی حق به جانبی
خطای شناختی حق به جانبی (Fairness Fallacy)، سبب ساز می گردد تا این درنگ اشتباه در ذهنیت اشخاص صورت بگیرد که در اکثر زمان ها وضعیت ها، اندیشه، بینش، لحاظ و منظور آنها التفات داشته و عادلانه میباشد. این اشخاص خویش و طرز تفکرشان را معیاری برای انصاف و عدل و داد در حیث میگیرند و نظرها بقیه افراد را عادلانه نمی دانند.

نمونه: مردی با خطای شناختی حق به جانبی، به جهت عمل کردن خارج از منزل، به شکلی حق به جانب، انتظار این را داراست که همسرش هر روز پاهای اورا ماساژ دهد. این شخص فکر می‌کند حق با وی میباشد به این دلیل‌که شغل خارج از منزل، دشوار خیس از فعالیت در منزل میباشد.

۱۷. خطای شناختی سرزنشگری
یکی اشکال نادرست های شناختی، خطای شناختی سرزنشگری (blaming) میباشد، به‌این معنی که شخص، دیگرافراد را در ازای احساسات و مسائل خویش مسئول می‌داند. خطای شناختی سرزنشگری سبب ساز می گردد تا شخص مسئولیت احساسات، انجام و خلق و خوی هایش را بر ذمه نگرفته و سایرافراد را تقصیر‌کار دانسته و آیتم نکوهش قرار دهد.

نمونه: سهم دار معاش شخص در زمینه‌ی خرقه نو وی نظری خیر چندان مثبت میدهد. این حیث که برخلاف گرایش شخص میباشد سبب ساز تکوین رمانتیک منفی در وی گردیده و سهیم معاش اش را تقصیر کار این شم منفی در زمان روز دانسته و اورا شماتت می نماید.

۱۰. خطای شناختی بایدها
شخصی با خطای شناختی می بایست ها (Shoulds)، در معاش روزانه خویش، چهارچوب های کم آب و انعطاف ناپذیری دارااست که شغل را برای خویش شخص و اطرافیانش، دشوار می نماید. لغت ها بکار رفته بوسیله شخص که با واژه و کلمه “بایستی”، همدم می گردند، سبب تکوین قانون ها فرضی محکم و مشقت بار و غیر قابل تغییر و تحول در تامل روانشناس خوب در تهران وی می گردند.

نمونه: شخصی که فکرمیکند، همگی عموم بدون موقعیت خاص، غربت و قربت و هر واقعه دیگری، بایستی مدام راز وقت به قرار ها برسند دارنده خطای شناختی می بایست ها میباشد. این سوگیری شناختی، سبب ساز می گردد تا شخص از دیگرافراد به جهت مکث عصبانی گردیده و سایر افراد نیز، او‌را شخصی فاقد توان شعور، در لحاظ بگیرند. یا این که شخصی که با عبارت “تو می بایست شایسته ترین باشی”، استرس متعددی را به خویش زور می نماید.
۱۱. خطای شناختی دلیل احساساتی
خطای شناختی برهان احساساتی (Emotional reasoning)، یکی گونه های غلط های شناختی میباشد که سبب ساز توکل کردن بیشتراز حد اشخاص بر احساسات خویش میگردد. خطای شناختی برهان عاطفی، موجب میشود تا اشخاص، کلیه چیز را همخوانی بر احساسات خویش دانسته و به حقیقت، اعتنا کمتری می نمایند.

نمونه: یقین قاطعانه شخص، در زمینه‌ی این قضیه که امروز، رخداد بدی خواهد به‌زمین‌خورد، به این دلیل‌که شم اضطراب دارااست و اضطراب، ناشی از وقوع رویدادی نامطلوب میباشد، نماد از خطای شناختی برهان احساساتی می‌دهد.

۱۲. خطای شناختی در نظرنگرفتن جنبه های مثبت
خطای شناختی در نظرنگرفتن جنبه های مثبت (Discounting the positive)، که یک نوع از تحریف های شناختی و مشابه به خطای شناختی غربال خیالی میباشد، با این تفاوت که شخص در‌این حالت، جنبه های مثبت را نادیده نمی گیرد، بلکه آنان‌را تحت عنوان اموری بی عنایت در لحاظ می‌گیرد که بها چندانی ندارند.

نمونه: شخصی که تعریف و تمجید دیگرافراد را همخوانی بر واقعبت ندانسته و فکر میکند، این دیگر افراد میباشند که به وی لطف دارا هستند و وی آنقدر ها هم لایق تحسین وجود ندارد، سرگرم خطای شناختی در نظرنگرفتن جنبه های مثبت میباشد.

۱۳. خطای شناختی فیض گیری شتابزده
اشخاص با خطای شناختی از نوع فیض گیری شتابزده (jumping to conclusions)، سوای دقت به جزئیات اساسی و پیش بینی آحاد جوانب، درخصوص یک مسئله به‌سرعت سود گیری می نمایند. خطای شناختی سود گیری شتابزده، سبب ساز میگردد تا اکثر اوقات وضعیت ها و اتفاقات، به صورت منفی نظارت شوند.

نمونه: هنگامی همسر شخص، دیر به منزل میاید، سهیم معاش وی سوای پرسیدن ادله این ژرف اندیشی و توضیح نگرانی وی و به جهت خطای شناختی فیض گیری شتابزده، عصبانیت خویش را بروز داده و ذهن ها منفی اش را ذکر می نماید که ممکن میباشد حقیقت نداشته باشند.

۱۴. خطای شناختی هاله ای
خطای شناختی هاله ای (hallo effect) یا این که تاثیر هاله ای، یکی‌از اشکال اشتباه های شناختی میباشد که سبب ساز میگردد تا اشخاص با پیش بینی یک قسمت از شخصیت شخص یا این که یک حادثه در زمینه ی کلیت آن شخص یا این که واقعه، حیث مثبتی داشته باشند.

نمونه: کسانی که به جهت جالب بودن و خوشتیپ بودن یک شخص، اورا منظم، باادب و کریم و مهربان در لحاظ می‌گیرند، در حالی که ممکن میباشد در حقیقت، گوناگون باشد. این اشخاص سرگرم خطای شناختی هاله ای گردیده اند.

۱۵. خطای شناختی بزرگ نمایی و کوچکنمایی
یکی‌از اشکال خطاهای شناختی، خطای شناختی بزرگ نمایی و کوچکنمایی (maximize and minimize)، میباشد. این سوگیری شناختی، دربرگیرنده غلو ایرادات و روی داد های منفی و خرد نمایی روی داد های مثبت و خوشایند میباشد. شخص با خطای شناختی بزرگ نمایی و کوچکنمایی، اتفاقات مثبت را نادیده گرفته و آن‌ها‌را خرد می شمارد، در مقابل اتفاق افتاد های منفی را بیشتراز حد بلندمرتبه و معضل برانگیز میداند.

نمونه: خطای شناختی غلو و کوچکنمایی، مانند شخصی میباشد که توفیق در امتحان ورودی به دانش گاه گزینه عشق و علاقه اش را نادیده گرفته، ولی نمره بسیار تحت خویش در یک کدام از درس ها را بزرگ نمایی کرده و معضل برانگیز میداند.

رسیدگی بیشتر: نشخوار فکری چیست؟ علائم، علل، خودداری و معالجه

۱۶. خطای شناختی حق به جانبی
خطای شناختی حق به جانبی (Fairness Fallacy)، سبب ساز می گردد تا این درنگ اشتباه در ذهنیت اشخاص صورت بگیرد که در اکثر زمان ها وضعیت ها، اندیشه، بینش، لحاظ و منظور آنها التفات داشته و عادلانه میباشد. این اشخاص خویش و طرز تفکرشان را معیاری برای انصاف و عدل و داد در حیث میگیرند و نظرها بقیه افراد را عادلانه نمی دانند.

نمونه: مردی با خطای شناختی حق به جانبی، به جهت عمل کردن خارج از منزل، به شکلی حق به جانب، انتظار این را داراست که همسرش هر روز پاهای اورا ماساژ دهد. این شخص فکر می‌کند حق با وی میباشد به این دلیل‌که شغل خارج از منزل، دشوار خیس از فعالیت در منزل میباشد.

۱۷. خطای شناختی سرزنشگری
یکی اشکال نادرست های شناختی، خطای شناختی سرزنشگری (blaming) میباشد، به‌این معنی که شخص، دیگرافراد را در ازای احساسات و مسائل خویش مسئول می‌داند. خطای شناختی سرزنشگری سبب ساز می گردد تا شخص مسئولیت احساسات، انجام و خلق و خوی هایش را بر ذمه نگرفته و سایرافراد را تقصیر‌کار دانسته و آیتم نکوهش قرار دهد.

نمونه: سهم دار معاش شخص در زمینه‌ی خرقه نو وی نظری خیر چندان مثبت میدهد. این حیث که برخلاف گرایش شخص میباشد سبب ساز تکوین رمانتیک منفی در وی گردیده و سهیم معاش اش را تقصیر کار این شم منفی در زمان روز دانسته و اورا شماتت می نماید.